۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه
ده درس طلایی از زندگی استیو جابز
این مرد با انرژی نا محدود و شخصیت کاریزماتیک و گیرای خود یک مدیر جذاب و منحصر به فرد به شمار می آید .حتی هنگامی که سعی می کند خیلی معمولی و عادی صحبت کند ،سخنانش بسیار زیرکانه است ، و در سخنوری استعداد خاصی دارد . اغراق نیست که بگوییم استیو جابز برترین مدیر آی تی سال های اخیر بوده است .حتی لباس پوشیدن او منحصر به فرد و در نوع خود بسیار جالب است .
در اینجا متنخبی از بهترین حرفایی که او زده جمع آوری شده است ، درس هایی طلایی که به شما برای موفقیت در زندگی کمک می کند:
۱ . نو آوری تمایز بین یک رهبر و یک دنبال رو است
نوآوری هیچ گونه مرزی ندارد. تنها مرز فقط تخیل شماست. زمان در اختیار شماست که چه چیز را می خواهید از این جعبه بیرون بیاورید. اگر شما جزئی از یک صنعت رو به رشد هستید، به راه هایی فکر کنید که بیشتر موثر باشید؛ چگونه مشتری پسندتر باشید و اینکه چگونه به سهولت تجارت کنید. اگر شما جزئی از یک صنعت راکد هستید، هر چه سریع تر از آن بیرون آیید قبل از این که خودتان فرسوده شوید، غیر موثر شوید و از تجارت خارج شوید. به یاد داشته باشید که طفره رفتن اینجا یک گزینه برای شما محسوب نمی شود. هم اکنون شروع به نوآوری کنید.
۲ . معیاری از کیفیت باشید .بعضی از افراد در محیط هایی که ممتاز بودن و برتری انتظار می رود استفاده نمی شوند .
هیچ میانبری به برتر بودن نیست .شما باید برتری خودتان را تعهد کنید .از استعدادها و توانایی های خود استفاده کنید و مهارت هایی که بهترین راه را برای جلو انداختن شما از بقیه مهیا می سازد را به کار گیرید .با یک استاندارد بالا زندگی کنید و به جزئیاتی که واقعا باعث تفاوت شما با دیگران می شود توجه کنید.ممتاز بودن و برتری سخت نیست . خیلی ساده همین الان تصمیم بگیرید که ممتاز و برتر باشید و سپس از آن چیزی که زندگی به شما بازتاب می دهد متحیر می شوید.
۳ . تنها راهی که می توانید کارهای بزرگ انجام بدهید این است که آنچه انجام می دهید را دوست بدارید .
اگر شما هنوز این راه را پیدا نکردید ،به جستجو ادامه دهید .درمانده نشوید .با تمام وجود از ته قلب خود تلاش کنید، سر انجام شما این راه را پیدا خواهید کرد.
من این را در ۴ کلمه خلاصه می کنم : Do What You Love یا کاری انجام بده که دوستش داری . در جستجوی حرفه و مسیری باشید که به زندگی شما جهت ، مقصد و خشنودی می دهد .هدف ها را تشخصی دهید و برای هدف هایی که به زندگی شما معنی و ارزش می بخشد تلاش کنید .این کار فقط به سلامتی روحی و انگیزه داشتن شما کمک نمی کند ، بلکه باعث می شود شما در زمان های سختی احساس بهتری داشته باشید و التیام بخش شما خواهد بود .آیا شما در روز شنبه صبح از تخت خود می پرید و پیش به سوی پیشرفت و کارهای این هفته می روید؟ اگر پاسخ شما خیر است بیشتر فکر کنید تا دلیلش را پیدا کنید .
۴ . می دانید که بیشتر غذایی که می خوریم به دست افراد دیگری درست شده است.
لباسی را می پوشیم که کسان دیگری آنها را ساخته اند. ریاضیاتی را استفاده می کنیم که اشخاص دیگری آن را توسعه داده اند … منظورم این است که ما به ندرت چیزی را به دست می آوریم. خیلی شگفت انگیز و خارق العاده است وقتی چیزی را خلق می کنید که بر اساس تجربه و دانش بشری باشد.
به صورتی زندگی کنید که از لحاظ اخلاقی منطقی باشد. سعی کنید که در دنیای اطرافتان تغییری حاصل کنید و به سوی بهتری سوق دهید. آن گاه توجیه بهتری برای زندگی خواهید یافت و بهترین مرهم برای ملالت و خستگی به شمار می رود. همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن هست. همیشه در مورد کاری که انجام می دهید با دیگران گفت و گو کنید. نصیحت نکنید یا حق به جانب نباشید و یا متعصبانه فکر نکنید همچنین افراد را از بحث دور نکنید. از مثال زدن خجالت نکشید و از هر فرصتی استفاده کنید که به دیگران اجازه دهید بدانند که چه کاری را انجام می دهید.
۵ . در بودا یک اصطلاح هست به نام : “افکار یک نوآموز” . بسیار شگفت انگیز است که افکار یک نو آموز را داشته باشید.
نوعی طرز تفکر است که هر چیز را به صورتی که هست می بینید، قدم به قدم و در یک آن به ماهیت هر چیز پی خواهید برد. افکار نو آموز نوعی تمرین عبادت و ریاضت در اعمال به حساب می آید. این فکر هست که باعث تصدیق بلا تصور و چشم داشت، قضاوت و پیش داوری می شود. به افکار یک نو آموز که به مانند یک کودک دنیای اطراف خود را می بیند نگاه کنید، پر از کنجکاوی، شگفتی بهت و حیرت.
۶ . ما اساسا معتقدیم که شما تلوزیون نگاه می کنید تا فکر نکنید ، و زمانی که شما با کامپیوتر کار می کنید ، می خواهید فکر کنید
مطالعات آکادمیک در طول دهه های مختلف نشان دهنده ی این است که تلویزیون اثر مهلکی بر روح و روان انسان دارد. بیشتر بینندگان تلویزیون می دانند که عمل آنها باعث کندی در ذهن و تباهی آن می شود ولی بیشتر زمان خود را جلوی این جعبه می گذرانند. پس تلویزیون را خاموش کنید و سلول های مغزی خود را نجات دهید. اما بسیار محتاط باشید، کامپیوتر هم می تواند باعث از بین رفتن سلول های مغزی شود. سعی کنید صحبتی داشته باشید با شخصی که به مدت ۸ ساعت در روز به بازی های اکشن یا مسابقه ای می پردازد !
۷ . من تنها کسی هستم که یک چهارم یک بیلیون دلار را در یک سال از دست داده ام … این موضوع خیلی شخصیت ساز است.
اشتباه کردن را برابر با اشتباه بودن ندانید. شخص موفقی وجود ندارد که تا به حال دچار اشتباه یا شکست نشده باشد، افراد موفق اشتباه می کنند و نوع زندگی خود را عوض می کنند یا نحوه ی عملکرد خود را تغییر می دهند که بتوانند با اشتباه خود رویارویی کنند، پس بار دیگر آن اشتباه را انجام نخواهند داد. آنها اشتباهاتشان را بازگو می کنند تا اخطاری باشد نه اینکه نشانه ی نا امیدی یا بی کفایتی باشند. اشتباه کردن به این معنا نیست که مثل یک احمق زندگی می کنید.
۸ . من تمام فن اوری هایم را برای یک بعد از ظهر بودن با سقراط معامله می کنم.
در دهه گذشته ، کتاب های زیادی از شخصیت های بزرگ تاریخی در کتاب خانه های سرتاسر جهان موجود است . و سقراط به همراه لئوناردو داوینچی، نیکولاس کوپرنیک، چالز داروین و آلبرت انیشتن قله های الهامات در استقلال اندیشمندان هستند. اما سقراط اولین بود. چیچرو در مورد سقراط می گوید: ” او فلسفه را از آسمان به صورت زنده برای مردمان به زمین آورد.” بنابراین از اصول سقراط در زندگی، کار، یادگیری و روابط خود استفاده کنید. این کار را برای خودتان انجام دهید نه برای سقراط، و ببینید چه قدر درستی ، زیبایی و خوبی می توانید به زندگی هر روزه ی خود وارد کنید.
۹ . ما اینجا هستیم که تغییری در جهان به وجود آوریم، در غیر این صورت چرا هم اکنون اینجا هستیم؟
شما می دانید که کارهای بزرگی در زندگی می توانید انجام دهید؟ و می دانید که هر زمان که یک فنجان قهوه برای خود می ریزید چقدر این کارهای بزرگ خاک خواهند خورد؟ و قصد دارید قبل از انجام این کارها کمی بیشتر فکر کنید … همه ی ما با هدیه ای به دنیا آمده ایم که به زندگی بدهیم، هدیه ای برای تمام رؤیاهایمان ، رغبت هایمان، احساساتمان و کنجکاوی هایمان. این هدیه در واقع هدف ماست. شمابرای انتخاب هدف خود نیاز به هیچ اجازه ای از دیگران ندارد . هیچ رئیسی، معلمی، والدینی یا کشیشی این قدرت را ندارد برای شما تصمیم بگیرد که هدف شما چیست. فقط باید این هدف منحصر بفرد را بیابید.
۱۰ . زمان برای شما محدود است، پس وقت خود را برای زندگی دیگران تلف نکنید.
در عقاید تعصب آمیز به دام نیافتید .به گونه ای زندگی نکنید که نتیجه ی افکار افراد دیگری هستید. نگذارید سر و صداهای افکار دیگر باعث شود به صدای درونی خود گوش نکنید. از همه مهم تر، این جرئت را داشته باشید که از قلب خود پیروی کنید. ضمیر نا خود آگاه تنها چیزی است که می داند شما به چه تبدیل خواهید شد. هر چیز دیگر در درجه ی دوم قرار خواهد گرفت.
آیا شما از زندگی برای به تحقق رساندن رویای دیگران خسته شده اید؟ شک نکنید این زندگی شماست و شما این حق را دارید که هر گونه که می خواهید زندگی کنید. به گونه ای زندگی کنید که شما انتخاب می کنید و شما رئیس خود هستید.
هر یک از این درس ها ممکن است در ابتدا برای گنجاندن در زندگی مشکل به نظر برسد ، اما اگر شما مسیر را هموار کنید این درس ها به سادگی برای شما رخ خواهد داد و خواهید دید که چه پیشرفتی در زندگی و عملکرد خود خواهید داشت . پس پیش بروید و این نکات را رعایت کنید .
دامن کوتاه دختر برزیلی، عاملی برای اخراج از دانشگاه
گایزی آرودابه دلیل اعراضات گستردهی مردم و همچنین دولت، دانشگاهی خصوصی در برزیل مجبور شد تا حکم اخراج یک دانشجوی دختر خود را لغو کند. گایزی آرودا ۲۰ ساله به دلیل پوشیدن "دامن قرمز بیشاز حد کوتاه" از دانشگاه اخراج شده بود.
گایزی آرودا، دانشجوی رشتهی جهانگردی در یکی از دانشگاههای شهر سائوپولو هماینک تبدیل به چهرهای جنجالی در رسانههای برزیل شده است. چندی پیش مقامات دانشگاه حکم اخراج این دختر ۲۰ سالهرا صادر کردند. دلیل صدور چنین حکمی حضور این دختر دانشجو با لباسی قرمز و بیش از اندازه کوتاه در کلاس دانشگاه ذکر شده بود. آرودا از سوی مقامات دانشگاه به "خدشهدار کردن ارزشهای اخلاقی و آکادمیک" متهم شد و به این ترتیب اعلام شد که وی حق شرکت کردن در کلاسهای درس را ندارد.
پس از انتشار این خبر اعتراضات گستردهای در میان مردم و رسانههای این کشور درگرفت و در پی آن نیز دولت برزیل وارد عمل شد و با فشار آوردن به مقامات دانشگاه به آنها ده روز مهلت داد تا دلیل خود را برای صدور چنین حکمی ارائه دهند.
شاید تصور صدور چنین حکمی در کشوری که به داشتن کارناوالی پر زرق و برق و زنانی کملباس مشهور است کمی غریب به نظر برسد، اما با این حال به طور معمول دانشجویان برزیلی به هنگام حضور در کلاسهای درس شلوار جین و تیشرت به تن میکنند و غالبا محتاطانه لباس میپوشند.
"تبعیض جنسیتی و دیدگاههای عصرحجری"
روزهای پایانی ماه اکتبر بود که گایزی آرودا با لباس کوتاه خود در دانشگاه حضور یافت و جنجال از همانجا آغاز شد. پس از انتقاد استاد و مقامات دانشگاه در حالیکه همدانشکدههای گایزی در راهرو با سر و صدا به دنبال او راه افتاده بودند، حتی برخی پا را فراتر گذاشته و او را با القاب نامناسبی بدرقه کردند.
در این میان برخی از دانشجویان با تلفنهای همراه خود از گایزی فیلم گرفتند و مدتی نگذشت که این فیلمها در سایت یوتوب قرار گرفت. در این فیلم دیده میشود که گایزی در ابتدا در میان جنجال به وجود آمده توسط همدانشکدهایهایش در راهرو به یک کلاس درس پناه میبرد و مدتی بعد در حالیکه بارانی سفیدرنگی را به تن دارد در میان اسکورت مأموران پلیس به خارج از دانشکده منتقل میشود.
مقامات دانشگاه گایزی آرودا را به "خدشهدار کردن ارزشهای اخلاقی و آکادمیک" متهم کردهاند. پس از انتشار این فیلم و صدور حکم اخراج، این دختر برزیلی با گرفتن چند وکیل نسبت به این حکم دادگاه شکایت کرد. او در مصاحبههای تلویزیونی خود اظهار داشت که آرزوی بزرگش ادامهی تحصیل در دانشگاه است .
در همین حال نیز مسئول امور زنان در دولت برزیل در مقام دفاع از این دانشجو برآمد و حکم دانشگاه علیه گایزی آرودا را نشاندهندهی "تبعیض جنسیتی و تعصب" دانست. انجمن کل دانشجویی در برزیل نیز مقامات دانشگاه را به داشتن دیدگاههای "عصرحجری" متهم کرد و دانشجویان در حمایت از آرودا دست به تظاهرات زدند. در همین حال گایزی آرودا تبدیل به چهرهی ثابت شرکتکننده در بحثهای تلویزیونی شد.
در میان بحث و جدلهای رسانهای، دانشگاه جوابیهای را در یکی از روزنامهها چاپ کرد که در آن آمده بود، گایزی به دلیل "پوشیدن لباس و داشتن رفتاری که در شأن دانشگاه نبوده" اخراج شده است. این دختر دانشجو نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشته بود، چنانچه وی اخطاری از سوی اساتید و یا مقامات دانشگاه در مورد پوشش خود دریافت میکرد، مطمئنا به خانه برمیگشت.
در هر حال گایزی آرودا اعلام کرده است که وی تنها خواهان بازگشت به دانشگاه و حضور در کلاسهای درس است.
منبع : DW World
منبع : DW World
لنا، بهترین خوانندهی اروپا
لنا، خوانندهی جوان آلمانی، یویرو ویژن امسال را از آن خود کرد. بیست و هشت سال پیش یک خوانندهی آلمانی دیگر به نام نیکول با ترانهی «یه خورده آرامش» در مسابقهی آوازهخوانی اروپا که هر سال برگزار میشود، به عنوان بهترین خوانندهی اروپا برگزیده شده بود. بعد از بیست و هشت سال اکنون دوباره یک خوانندهی آلمانی عنوان بهترین خوانندهی اروپا را از آن خود میکند.
لنا، خوانندهی نوزده ساله که برای اولین بار در مسابقهی یویرو ویژن شرکت میکرد، دیشب با ترانهی «ساتلیت» از رقبای اروپاییاش جلو افتاد. در نهایت آلمان با ۲۴۶ امتیاز از ترکیه با ۱۷۰ امتیاز و رومانی با ۱۶۲ امتیاز جلو زد و مقام نخست را از آن خود کرد. به این ترتیب مسابقهی یویرو ویژن سال ۲۰۱۱ در آلمان برگزار خواهد شد. لنا وقتی از پیروزی خود در این مسابقه مطلع شد، روی صحنهی یویرو ویژن که امسال در اسلو، پایتخت نروژ برگزار شد، فریاد زد: «خدای من، دارم دیوونه میشم از خوشحالی. چقدر خوشبختم. اصلاً فکرش رو نمیکردم برنده بشم.»
لنا بعد از آن که مجسمهای را که هر سال به بهترین خوانندهی اروپا تعلق میگیرد از دست آلکساندر ریبک، برندهی سال گذشتهی این مسابقات گرفت، و این دو خواننده همدیگر را بوسیدند، با دستپاچگی پرسید: «یعنی بازم باید آواز بخونم؟» و سپس پرچم آلمان را در دست گرفت و شروع به خواندن کرد.
لنا را شومن آلمانی، استفان رب که به خاطر حاضرجوابیاش و کارهای عجیبی که انجام میدهد محبوبیت زیادی دارد، کشف کرد.
لنا در شب برگزاری دور نهایی این مسابقه که در مجموع شش ساعت به طول انجامید، از همان آغاز از باقی خوانندگان اروپایی جلو افتاده بود. دانمارک، ایسلند، فنلاند، اسپانیا، اسلواکی، لتلند، نروژ، سوئیس و سوئد به لنا رأی داده بودند.
لنا به عنوان بیست و دومین خواننده از میان بیست و پنج خوانندهی شرکتکننده در این مسابقه روی صحنه آمد و با تسلط زیادی در برابر ۱۲۰ میلیون تماشاگر ترانهاش را خواند. این خواننده جوان و زیبارو که با وجود حجب و ادب دخترانه میتواند پررو و حاضر جواب هم باشد، کمی هیجانزده بود، به شکلی که صدای نفسهایش شنیده میشد، اما این هیجانزدگی روی صحنه به او میآمد و او را حتی دوستداشتنیتر جلوه میداد. چهرهی او و حالت ایستادن و چگونگی آواز خواندنش از شادی این دختر جوان نشان داشت.
لنا همیشه لباس سیاه و دامن کوتاه و جوراب شلواری به تن داشت و کفش پاشنه بلند میپوشید و حرکاتش روی صحنه موزون و با وقار و مقتصد و حسابشده بود. هجده هزار تماشاگری که در استادیوم فوتبال شاهد هنرنمایی لنا بودند، چنان به هیجان آمده بودند که مدام با فریادهای شادمانهشان لنا را بدرقه میکردند.
شبکهی اول تلویزیون آلمان در ریپربان ِ هامبورگ به موازات این مراسم جشنی را هم برگزار کرد. عدهی زیادی از آلمانیها در این جشن شرکت کرده بودند و روی پردههای عظیم تلویزیون این مراسم را میدیدند.
دور نهایی یویرو ویژن امسال با هنرنمایی الکساندر ریباک از نروژ آغاز شد. ریباک ترانهای را که در سال ۲۰۰۹ خوانده بود، از نو خواند. سپس خوانندهی آذربایجانی به نام سفورا با ترانهی «دریپ دراپ» هنرنمایی کرد.
کیفیت مراسم امسال که بزرگترین مسابقهی آوازهخوانی در سراسر جهان است در مجموع بهتر از سالهای گذشته بود. انواع و اقسام سبکهای موسیقی غربی به نمایش گذاشته شد. اما در نهایت پاپ، آن هم به زبان انگلیسی دور نهایی مسابقه را به نفع خودش تعیین کرد.
تماشاگران آلمانی به خوانندهی نروژی، توم دایس دوازده امتیاز دادند که بیشترین امتیاز این مسابقات است.
در آغاز این مراسم اتفاق بامزهای هم افتاد: یک مرد اسپانیایی که به او لقب «جیمی جامپ» دادهاند، پیش از هنرنمایی خوانندهی اسپانیایی دانیل دیگرز روی صحنه پرید و چند ثانیهای رقصید و حرکات خندهآور کرد. این مرد به این کارها شهرت دارد و لقبش را هم مدیون اینگونه شیرینکاریهاست. او در جریان جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۰۴ م هم خودش را به زمین چمن رسانده بود و با حرکات خنده دار تماشاگران را به خندیدن واداشته بود.
امسال در مسابقهی یویرو ویژن به جیمی جامپ اجازه دادند که گاهی روی صحنه بیاید و با شیرینکاریهایش تماشاگران را بخنداند.
اشتراک در:
پستها (Atom)